جلسه رسمی برای نقدوبررسی یک کتاب

برای اولین بار درشهرستان بندرعباس جلسه رسمی برای نقدوبررسی یک کتاب که قطعا بیشتر زحمت اجرایی آن بر دوش خود نویسنده بود برگزار شد.کتاب مورد بحث مجموعه شعر سرکار خانم ساجده کشمیری که درکنگره شعر وقصه جوان سال 82به داوره ی شمس آقاجانی وعلی باباچاهی  رتبه اول شعر آزاد را به دست آورد.با" اسم از بس که شد به پشت آفتاد"شاعرفعال وپرتلاش این منطقه که به علت نگارش خاص شان همیشه مورد توجه قرار می گیرند.شاعری که به نظر من به خیلی حس گرا است وخیلی روراست بدون هیچ ضابطه وقانونی به شکل کاملا آزاد سعی دارد تمام اتفاقات ذهنی وحسی خود را به ثبت برساند.که گاهی این روند خوش می نشیند.اماگاهی صورت گنگ وشخصی به نوشته ها او می دهد.وباعث می شود که مخاطب اورا گروه خاص قرار بدهد که با شعر او آشنای کامل دارند وبه نوعی زندگی کرده اند.دراین مجموعه شعر های ارائه می شود که به غیر از 3و4 کار هیچ چفت وبسته ی ندارند هرچند گاهی اتفاقات زیبا وجالبی درآنها می افتد امااسکلت بندی محکمی ندارند.خیلی راحت تر که بخواهیم صحبت کنیم توی این کارها اجازه هرگونه دخل وتصرفی به شاعردیگر داده می شود تا این اتفاقات زیبا را به نفع خود به ثبت برسانند بدون اینکه راجب به مرجعیت کارها چیزی مشخص باشد.واین آشفتگی تا جای پیش می رود که برداشتی که پیش می آید این است که شاعر باترفندی ساختگی سعی در بهم ریختن ساختار زبانی وایجادتمایزومتفاوت بودند به هرشکل رادارد.اما همین که شاعر باجسارت وجدیت کارخود را پیش می برد وروندی هر چند کند را می پیماید وکار هارا به سمتی می برد که دارای ساختار وفرمی خاص می شود.تمام این شبهات را از بین می برد.برهرحال خانم کشمیری شاعری تواناست ویکی از امکاناتی ست که در این منطقه رشد پیداکرده استوبه عرصه ظهور رسیده است.

اما درجلسه نقد که باحضوراستادموسی بندری وسعید آرمات وعلی آموخته نزاد.یدا..شهرجو.آرسو ایمانی وامین امیری وباجمعیت حداقلی از افرادی که یاخودشان شاعر ونویسنده بودندویا هنرمندهای که درعرصه های دیگری فعالیت دارند.جلسه با شعر خوانی خانم کشمیری ازچند از شعر های مجموعه شروع شد وبعد امین امیری به علت اینکه خوانش خانم کشمیری هم مثل کار هایشان خاص است وسری درتفاوت دارد .جند از شعر ها مجموعه را خوانش کردند.سپس علی آموخته نزاد به عنوان منتقددعوت شدندتا راجب به مجموعه صحبت کنند.که در اینجا به مواردی که ایشان در صحبت هاشان به آنها اشاره کردند می پردازیم.

-خیال انگیزی کاملا مشخص است

-فاصله گذاری وگستگی معنایی در بین سطرها وجوددارد.گاهی این فاصله ها درشعر زیاد است واین بسیار اذیت کننده است

-رابطه کلی  بین متنی  درپاره ی از شعر های مجموعه بسیار کم است

-باعث محدویت در مخاطب گزینی می شود

-تخیل بسیار وسیع است وآزادی خیال که در کارها وجود داردمی تواند مورد استفاده دیگران قرار بگیرد.

-گاهی سه عنصر موسیقی وخیال وحس در کار ها او خوب می نشیند.

-تعریفی تازه ی از خیال می سازدوتنها وجه مثبت این است که تخیل تکراری در آن دیده نمی شود.

-با مفهوم بعضی از سطرها مشکل دارم.

-درآمختگی کلمات وجابه جای حروف یک کار کاملا مکانیکی برای ایجاد تفاوت

_وبابیان این موضوع که شاعر به ویرایش تازه ای از خودش رسیده صحبت را تمام می کند.

ونفر بعدی سعید آرمات است که به دلیل عدم حضوراودرجلسه مقاله که نوشته است توسط امین امیری خوانده شد.

که چکیده مطالب به شرح زیر است.

درشکل ظاهری اسم وجلد کتاب وصفحه بندی وشماره گذاری صفحات همه وهمه شاعرسعی داردکه تفاوت را به رخ دیگران بکشد.

اشکال زبانی را به هم ریخته.درعرصه زبانی فقط رفرم دارد.نحوزبان را می شکند.معنا را به می ریزد.التزامی برای سطربندی ندارد.وبیان پست مدرنیتی داردوبا همه این اوصاف چیزی های در این متن است.

-درلحن زبان گفتار تعبیر جدیدی دارد.

-درمحور هم نشینی میل به کشیدگی دارد.

-دوزبان متفاوت را با هم ودرکنار هم استفاده می کند.

وسپس یکی از شعر های مجموعه "هفت پادر کرده :صفحه 230راباز کرد که این کارمورد توجه بقیه منتقدین نیز قرار گرفت .

بعد یدا..شهر جو مختصری از منظرخودش صحبت کرد. وگفت که خانم کشمیری در شعر هایشان تاملی دارند به قردادهای متنی وعبور از آنها وتفاوت معنایی وتفاوت درنگاه به زبان واین ترفند ها شگرد شاعر میشود ومجوعه که خوانده شود شگرد او لو می رود.ویرایش تغیر کرده ونوعی تلفیق در زبان صورت می گیرد.متن لطیف که می شود نخ ارتباطی پیدا می شود .متن به سمت شعر حرکت می کند ..

بعد آرسو ایمانی مقاله خود را خواند که متاسف در دسترس بنده نیست ..(متن کامل نقد را می توانید دروبلاگ آقای آرسو ایمانیhttp://www.arsoo.blogfa.com/  بخوانید)

سپس موسی بندری راجب به شعر امروز صحبت کردند. وجلسه با شرکت حضار دربحث به پایان رسید.به صورت کلی جلسه خوب برگزارشدوامید است که این راه ادامه پیدا کند ومجموعه های دیگر نیز مورد بحث ونقد قرار بگیرد.

یکی از شعر های خوب وبحث برانگیز مجموعه "اسم از بس که شد به پشت افتاد"

هفت از پادرکرده" صفحه 230

تارفت به جنگ برگشت بخورد   بچه هایی بزایم سه سر

خبرت نشود هم برنگردد سرت

دست کنم درگردن مردبلند یونانی  با چشم ریزجلبکی پر از هیز

ترش درپوست گردو  دلم دیدن عوج پسرعناق داشت

درازبه سرهزارو  سی و  سی و  سی و  سه گز

دست درانار با سه هزاری سال

لای دهان پاره ای گوشت ازشکافته ی  گوش نافه ای   چه قدر

لا    لا    در آورده باشم

از ترکیب چندصد ورق پشت عادت ها

 پسرخوش تراش عربی رادوباره زائوشوم  یک سر بیاید توات نیاید

خبرصبح دهان هم سایه باچشم پکیده  پرتم می گیرد  بالاسردنیا

روی بادازپرده برداشته   حرف کدام تادرخت  باد داد مادگی رارطب شود

با گندم های کُتیده

توی حلقم نگاه کن  ریزه درخت شده ام  دردهان خاک کرم دار

هرکودی بخورم   چله شوم

کسی نفهمید شب توی قوطی بیا    زیرسیبی درخت   قرارم بگیر

روی پرازبوی چمن

به پانیفتی   دره ام   توکوهی  خنک برف داری

فکر کن   ساعتی است پسرزائیده ام

پدرش ازاول مرده دنیا آمد

گذاشتن برای جاشویی خدایی که هر غروب ماچ می فرستاد تا بزرگ شد

ازرفت پشتِ چشم

یک کس دارد نگاه می کند  با پوست نتراشیده ی دور دهان

دست درخمیدگی گردن بلندکند نمی خواهد

زبری چانه  مامن خرباگوش کری است  به دندان کشیده

بخوان  به هل شدن پدیده ی وسطمان   اوبدهد درتمامی

با موهای کاملا بلند زیادفر.