من از مار ها می ترسم!

 

 

 

۰۰۰۰۰۰۰ 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
امین پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 ب.ظ http://filmkutah.blogsky.com

ایول! ترکوندی ها!
با وبت خیلی حال کردم مرسی! حتما به کارت ادامه بده!

victim پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:41 ب.ظ http://victim.aminus3.com

mamane man ham hamintore, kheyli mitarse

میرزاها شنبه 12 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 07:48 ق.ظ http://mirzaha.blogfa.com/

سلام
من نمی ترسم
چون یکبار از جنس آدمش گزیده شدم.
......................................................................

*اگر مار زاید زن باردار// به از آدمی‌زاده دیوسار
*«زنبور به مار گفت: تو بزن من خود را می نمایم، من میزنم تو خود را نشان بده.»
*«و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفل از شیر بازداشته شده دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت.»
*«پرهیزم از آن عسل که با زهر آمیخت// بگریزم از آن مگس که بر مار نشست»
*«دوستی یعنی با چشمان بسته، به‌امید گرفتن یک مارماهی، دست فروبردن در جوالی پر از مار.»

ای تو که هنوز زنده ی...

من همیشه مرگ مار شده ام

لو دیریا شنبه 12 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:46 ب.ظ

مه هم همطو وحشتناک اخر هم یه روز اترسم بخاطر ترسیدن بکم بمرم

kiyOOsk شنبه 12 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:59 ب.ظ http://kiyoosk.blogsky.com

پس چه حالی میده تو رو بندازم وسط اینا !!!
شوخی جالبی میشه ! :)

دیوونه نکن این کارو

یه عمر همش در موقعیت اینا قرار می دم تمرین مردن می کنم

مرگ با نیش مار واههههههههههههه ی ی

میرزاها شنبه 12 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:36 ب.ظ http://mirzaha.blogfa.com

هی بابا از کجا میدونی من زنده ام؟
امیدوارم زندگی کنی که شاعر بمانی دختر .
همیشه موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد