وقتی قرار است هادی آرمین باشی!

هادی آرمین خواننده ی که امید موسیقی هرمزگان است به تازگی دو اثر به صورت تک آهنگ

منتشر کرده است.که بهانه ایی شد برای نوشتن این یادداشت از یک مخاطب عام حداقل در زمینه موسیقی.. 

آشنای من با موسیقی هادی آرمین به سالهای نه چندان دور می رسد.وقتی که صدای زنده ودلنشینی با (صلا ت ظهر اش) از وبلاگ سیاورشن شنیده شد .یک صدایی که میان تای ابرهیم منصفی وناصر عبد اللهی بود برایم البته با جسارت  فوق العاده ای در آهنگ سازی واجرای خاصی از ساز عود! آمدن آرمین در حافظه شنیداری ما یک ادای دین بود به سازهای منحصر به فرد جنوب .وآوایی موسیقایی گویش هرمزگانی و البته ادبیات هرمزگان چرا که وقتی حرف از آرمین می شود ناگریزیم از آوردن نام مجید ذاکری .ترانه سرای که جای از او با عنوان ترانه سرا ی  "ترانه های صوتی تصویری"  نام برده  شده بود! و بارها ازاو به عنوان یکی از نقاط قوت موسیقی آرمین یاد شده است.حالا دیگر همه   او را  یک ترانه سرا خاص در استان می داند.اما من هنوز مجید ذاکری  را  در "عصر داستان " چهارشنبه های فرهنگ سرای آوینی به یاد می آورم.مجید ذاکری داستان نویسی که یکی از بانیان انجمن داستان نویسان چهار شنبه ها بود.یعنی که شناخت جدی از ادبیات دارد مطالعه دارد ومثل خیلی از ترانه سرا ها بیگانه نیست با ادبیات جدی و روز! امکانات تازه در زبان را می شناسد وقریه داستان نویسی هم دارد.یعنی قاعده بازی را کاملا بلد است. برای همین است که ترانه اش می شود ترانه صوتی تصویریی والبته روایتی !  

خوب هادی آرمین با این همه جسارت تازه آمده بود روی گود و با این همه شناخت ودغدغه وتوانایی !خیلی زود ازهمین دنیای مجازی وبدون یک کاست وکنسرت آمد توی فایل های صوتی مردم و توانسته بود عام وخاص را راضی نگه دارد

موسیقی هرمزگانی که سقفش منصفی شدن بود! موسیقی که می گویم صرفا موسیقی پاپ مد نظرم است.همان که با ابرهیم منصفی شروع می شود و بعد یک سرش می شود مابولیوا و ناصر عبداللهی و آن طرف آب اش هم می شود محمد روهنده و مهرشاد بهرامی .شخصا ناصر عبدالهی را تا آنجایی که ترانه وموسیقی اش دلی است و ترانه مناسبتی نمی خواند .دوست می دارم البته تمام موسیقی ناصر عبداللهی هم فاخر نیست اما نمی توان  منکر صدای فوق العاده ش شد.خوب ناصر عبداللهی مخاطبش را مشخص می کند. از رسانه ملی بگیرید تا  مردم هرمزگان ومخاطب خاصی که هر موسیقی گوش نمی دهد البته نه درهمه قطعاتش. محمد روهنده ومهرشاد هم که تکلیف خودشان را با مخاطب روشن کرده اند.این که قرار است   چه از آنها شنیده شود وسقفش شان چیست .و اینکه چه جایگاهی در موسیقی هرمزگان و اساسا موسیقی  دارندومن با احترام به اینکه همه قرار نیست بتهون باشند وموسیقی ارزشمند ارایه بدهند و اینکه مردم شب هیش هم موسیقی مناسب اش را میخواهند از این  بخش از موسیقی هرمزگان میگذرم . 

اما تکلیف مخاطب هادی آرمین چیست؟ 

دوست هنرمندی بود که می گفت کافی است رضا کیانیان شوی دیگر بقیه اش راحت است.اما من نظرم این نبود " هنرمند بزرگ ماندن سخت تر ازهنرمند بزرگ شدن است" والبته آسان می شود  اگر فراموش نکنی که چقدر زحمت و وسواس به خرج دادی برای معرفی شدن  وحالا مخاطب را  انتظاراتش را  توقع اش را فراموش نکنی.

من به عنوان کسی که دلم به یک جا برای نشستن روی زمین توی کنسرت آرمین خوش می شود .با اینکه اجرا ی کنسرتش نصف اجرای ضبط شده اش نبود.تمام ساعت اجرا زیر تشویق می گرفتم اش. نگران امید موسیقی ام هستم. نمی خواهم خارج از گود بایستم وچشمم را ببندم ودهانم را باز کنم چرا که قطعات آرمین در حافظه  موسیقی من ارزشمند و ماندگارند.    

امانمی خواهم باور کنم که عمر هنری هادی آرمین به سر رسیده و حالا دارد خودش را کپی می کند.حالا دارد بی کیفیتی آثارش را لای تجربه گرا ی به خورد مخاطب می دهد. امروز که هر پسر بچه ی با یک قطعه ضبط شده توی استدیو   و دو سه نسخه ی بلوتوثی دست دوستانش می شود خوانند! تکلیف آرمین با مخاطبش سخت تر است دیگر! نمی دانم مشکل فنی این آثار تازه چیست فقط می دانم که به  دل ام ننشست و نمی شیند! اینکه آرمین با مهرشاد بهرامی هم خوانی می کند.قرار است یک اتفاق باشد برای موسیقی کدامی شان؟کدام قرار است سمت وسو بدهد اجرا را؟ قطعا برای مخاطب مهرشاد که از موسیقی چیز دیگری می خواهد.چنگی به دل نخواهد زد!اما آرمین چه چیز تازه ی به موسیقی اش اضافه شد ؟ اصلا هدف از این تجربه چیست؟ مثل این می ماند که مسعود فرح برود با مریم حیدر زاده هم گویی کند! اصلا مگر مخاطب آرمین ومهرشاد یکی هستند ویا سنخیتی باهم دارند!

گفته بودم که این یاد داشت کسی است که هیچ شناختی از مبانی موسیقی ندارد .منتظر نشستم تا دیگرانی که شناخت دارند حرفی بزنند! اما از این سکوت ترسیده ام.

ازاینکه لای  رو در واسیتی ها  ورفاقت ها و دوستی ها وکف زدن های الکی   امید موسیقی من از دست برود می ترسم

نظرات 11 + ارسال نظر
لی دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:12 ب.ظ http://www.leee.us

سلام
دقیقا موافقم . دو کار آخر هادی آرمین افت شدیدی نسبت به کارهای قبلیش داشت . هم کاری که با مهرشاد خوند و هم کار آخرش بت . من خودم هم یکی از طرفداران کاهای آرمینم .
البته این چیزی که من می گم هم دقیقا یک نظره که شاید غلط زیادی هم داشته باشه چون من هم یک مخاطب عادی موسیقی هستم . اما لازمه که اشاره کنم دقیقا دیشب با دوستی حرف می زدم که بحث وضعیت فرهنگی و هنری استان هرمزگان بود تو خیلی از شاخه ها . اینکه چرا مدتی یک جریان در اوجه و بعد از مدتی افت می کنه و اون هم یک دلیل بیشتر نمی تونه داشته باشه و اون هم ریشه است . یعنی ما در هیچ زمینه ای ریشه ای برخورد نکردیم تا به حال . نه در موسیقی . نه در سینما ، نه در هنر های تجسمی ، نه در تئاتر و ....
و این بر می گرده به مطالعه و پیگیری آثار هنری چه در همون رشته و چه در رشته های دیگه ...
چقدر از فیلمسازهای ما فیلم دیدن ؟ چقدر از اهالی موسقی موسیقی های خوب رو گوش دادن و آکادمیک برخورد کردن ؟
چقدر از اهالی تائتر ما خوندن و نوشتن و دیدن کارهای خوب رو ؟ و ...
خدائی نکرده قصد توهین به یک شخص خاص رو ندارم . این مشکلیه که گریبان گیر خود من هست . ما باید از الفبای هر چیزی شروع کنیم . در غیر این صورت یک بار یا دو بار یا چند بار یک اثر خوب رو تولید می کنیم ولی باز بر می گردیم به همون خونه ی اول ...

سلام
منم موافق با تو !

وقتی آدم هم خودش آهنگ ساز ه هم خواننده وهم ترانه سرا واحد داره باید خیلی توانایی خودش رو بالا ببر که به تکرار نرسه

صابر سالاری دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:22 ب.ظ http://hormozpic.blogfa.com

کمی از اینها دغدغه من هم بود...
ممنون

خواهش

۲۷ دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:33 ب.ظ http://27photo.blogsky.com

زیاد نشنیدم از هادی آرمین اما می دونم از چی می گی و متاسفانه احساس می کنم که آرمین هم داره به جمع بقیه هنرمند های چند روزه می پیونده به لطف تعارف و دنیای مجازی! می دونی که چی می گم؟
ما یه نفر رو می بریم بالا بعد که باهامون راه نیومد می اندازیمش پایین!
در جربانی دیگه؟
همونقدر الکی با یکی دو تا کار بایا می بریمشون و همونقدر الکی و نامرد ماب می کشونیمشون پایین و له می شن!

با تعارفات دنیا ی مجازی موافق ام .
اما من مخاطب هم تا یک جایی دنبال می کنم کار هنرمند ی که خوشم اومده از کارش
وقتی می بینم که سر ا شیبی تند می شه مجبور ولش کنم به امان خدا
امیدوارم تمام نگرانی وترسم من زود گذر باشه برای آرمین عزیز

جغد بندری دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ب.ظ

من هنوز نوش جان نکردم اش...

صدای بندر سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:02 ق.ظ http://Www.sedaye-bandar.blogfa.com

همه این ها که می گید یه طرف اما حمایت ها هم یک طرف . یه خواننده نمی تونه دلشو به کف زدن و سوت و مخاطب گرم کنه !
فکر می کنم امثال روهنده درآمد یک سال هادی آرمین از راه موسقی را در سه ماه کسب می کنند .

بله! قطعا همین طور اینم از زحمات و وسواس های هنرمند بزرگ شدن است .هنر مند واقعی به رضایت مخاطب دلش خوش می شود و این کمتر ین زحمتی است که باید برای هنر فاخر کشید در مملکت ما. آنهم وقتی قرار است هادی آرمین باشی ! ونه محمد روهنده یا هر کس دیگری..

مهدی مرادی زاده سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:17 ق.ظ http://www.exposureman.com

آرمین رو همه دوس داریم چون موزیسین خوش فکریه و موسیقی هرمزگان نیازمند خوش فکرهاست.
صحبت ار ماندگاری شد که مسلما روهنده هم ماندگار میماند در میان مخاطبان خودش؛ اما هادی مخاطبان خودشو داره که اتفاقا سختگیر تر هستن و ماندگار بودن در میونشون سخت تر!
با آرزوی موفقیت برای آرمین و شما دوستانی که هنر هرمزگان براتون یک دغدغه است

***
با «عکاسی و ادبیات» بروزم

حباب چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:11 ق.ظ http://hobaab.mihanblog.com

به امید کارهای بهتر هادی ...

بله

ماه لی لی چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:39 ق.ظ

دغدغه ام را گفتی سپاس............

ممنونم ماه لی لی

علی پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:22 ق.ظ http://www.armus.persianblog.ir/

سلام
دوست عزیز من :انتهای منصفی ناصر عبدالهی ومامبو لیوا نیست تازه ابتداش سهیل نفیسیه که باید منصفی رو به دنیا بشناسونه تا رادیو فرانسه سه برنامه متوالی رو به شناختنامه رامی اختصاص بدهد.واما رامی شدن نیازمند ریاضت است که در چنته امروزی ها نمیبینم . ازدوستانمان بپرسید آیا کتابی را تا به آخر خوانده اند .آیا موسیقی ملل را با چنگ دل به گوش نشسته اند .شاید هم حرجی بر شان نباشد ،وقتی ابلهی مثل ساسی مانکن چهره سیاسی روز است واخراجی های ده نمکی پرفروشترین فیلم تکلیف هنر یک مملکت کاملا روشن است باشد که هادیکی چهره امروز باشد و مهدیکی چهره فردا پس دوستان عزیز دراین بلبشو بازار دغدغه هیچ معنی ندارد.حاکمیت رسما موفق شده حس زیبایی شناسی ابوابجمی اش را به سوی امثال جومونگ وحمید لولایی ها سوق دهد .پس به قول لورکا :در این لجنزار نوشابه ای تدارک ببینیم وبخندیم به این هوای سرد..........


سلام

سهیل نفیسی مرد بزرگیست متاسف ام که از قلم من افتاد

دوست جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:33 ق.ظ

سلام
2 مطلب
یکی انکه موسیقی دوست خوبم هادی مربوط به این خطه نیست و کاملا خلیجی از این حیث افتخارش نصیب کشورهای عرب .
دوم در آخر مقالتون کلمه رودر واستی غلط و رودر بایستی صحیح است.ممنون

هی ی ی ی ی ی دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ب.ظ

هادی آرمینم نشدیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد