از حسن های سفر این است

  • از حسن های به خصوصی که سفر جدا از تما م محسناتی که برای آدم ها دارد برای ما آدم های  که مثل  پیرمرد های دهه پنجاه که هر صبح با چای سر دکان روزنامه اطلاعات صبحشان را  می خوانند بدون اینکه بداند به این روند اعتیاد پیدا کردند.هر روز عادت کردیم به خواندن فید بری  وبه روز بودن وخواندن اخبار وهر چه چیز به روز دیگر ی
  • بدون اینکه بدانیم چقدر با آدم های اطرافمان فاصله داریم چقدر این به روز بودن ما را تنها ورنجور کرده  است  
  • بدون اینکه بدانیم ماهم مثل پدران مان که عادت دارند به شنیدن اخبار ساعت ۲ ظهر که حالم بهم می خورد از ش از همان کودکی ساعت می گرفتم تا قبلش بزنم شبکه دیگری که دور بزنمشان  که یادشان برود ساعت ۲ ظهر است و مردک  تو تلویزون الان دارد اسم یک مشت آدم را می آورد که تلفظ عجیب غریب دارند و اخبار شان بوی جنگ وخون ریزی را سر سفر نهار می ریزد توی حلق جماعت !
  • اما حالا ما تو اوج جوانی چقدر شبیه آنها شده ایم .چقدر دنبال اخبار نکبت بار را گرفتیم تا صبح مان شام شود که انگار شام نمی شود بدون گوگل خوان بی بی سی بالاترین  کوفت زهر مار دیگر  ...
  • وحسن سفر این است که تو اخبار را با روایت شحص صدومی که  راننده تاکسی است  که از چهره ات می فهمد مال اینجا نیستی و باکی ندارد که چند درصد غلو و چاخان قاطی اخبار کندو تحویلت بدهد.می شنوی..  

 

وتو دلت خنک می شود که دنیا چقدر بدون این اخبار شیرین است

چقدر خیابان های شیراز پاییز دارد و

چقدر دنیا شبیه احمدرضا می شود  وقت پاییز

آدم دلش یک بالکن می خواهد با یک نوشیدنی داغ

یک اپسیلون هم تو ی فکر اینباکس و فید بری وگوگل خوانت نباشی که چقدر تلنبار شده اند با چیزهای  با مزه  و مفت  و مخرب روح وروان

بزنی زیر صدا وبلند بلند برای خودت شعر های احمدرضا را بخوانی

شعرهای  احمد رضا چقدر به اینجا می آید

وانگار بالکن ها این شهر فقط برای شنیدن احمد رضا ساخته شده اند و دیدنش از آنطرف بند 

 

 "بیا

 به کودکان غرق در زنگار پاییز ی خیره شویم

 بیا

 شعرهایی را که در جوانی دوست داشتیم فراموش کنیم

           ما تاک های انگور را در جوانی به پاییز مفت باختیم

           بیا

           مانده انگورها را به خانه بریم

           شاید مرگ ما را فراموش کند

             ......"

نظرات 3 + ارسال نظر
لی چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ق.ظ http://www.leee.us

و شاید انسان قدر چیزهائی رو که ازشون دور میشه رو بیشتر متوجه میشه ...

برای من اینطوری نبود شهاب
دوری از اینجا بهم آرامش و تازگی
بی خیالی و سرخوشی می داد

طیبه شنبه زاده پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:09 ق.ظ http://aknoonman.blogsky.com

سلام فاطمه ی عزیزم !
به روزم با شعری که دوست داشتی

مرسی طیبه عزیزم

صدای بندر سه‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:51 ب.ظ http://www.sedaye-bandar.blogfa.com

بیانیه هنرمندان بندرعباس در صدای بندر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد