چن چیز

فکر های نیمه شبی که ار روز می آید . 

 از خاکی که تو حلق می رود   

وگاهی چه زود دیر می شود.    

دبستان من که فردوسی کوچکی تو دلش بود..به خاک زمینی  رفت . 

 

آبادان درهفته ی که گذشت  

 

باران می آید شر شر پشت خونه هاجر  

 

هاجر عروسی داره دنبه خروسی داره  

 

tv به وقت ایران   

 

جیرانی در لحظه  آخر سقوط کرد. 

 

وآراس سر   بی کلاه وبی مو ی   داشت تا ته ته هاش  

 

یوزارسیف سلحشورانه پیامبر می شود! 

 

 

سخن مورخ ترم سومی   درباره سریال :  

 

از اونجای که تاریخ مصر به صرف دانشگاه پیام نور (بی ان دی)رو تمام کردم.   

به عرض می رسونم که از یوسف حتی به اندازه  ایشتار واینانای (الهه های شوش)توی تاریخ چیز نیافتم .لذا داستان یوسف سندیت تاریخی ندارد واز گردن ما رداست . 

اما... 

زابیرا وزندانیان مصری کلهم جوانمرد تر  از زندانیان قصر ایران چه قبل وبعد از طاقوت می باشن .حالا شما بیاب تمدن   چند هزار ساله رو..  وبه ما هم بگو

 

 

 

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
میثم شنبه 25 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:14 ق.ظ

سخن ترم اخری رو هم اذافه :) کن
من هر وقت میام این جا کلی ذوق می کنم از خوندن نوشته هات، البته اگه آپ کنی :|

حوری شنبه 25 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:48 ب.ظ

خیلی هم خوب می باشد!

مهدی یکشنبه 26 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:52 ق.ظ http://mahdiphoto.blogsky.com/

سلام
به روزیم

بهشب یکشنبه 26 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:38 ق.ظ

سلام حوری چطوری؟پیدا نیست؟
راستی فاطمه من از اسم کاریماما تو سریال حضرت یوسف خوشم میادخیلی

موسا یکشنبه 26 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:36 ب.ظ http://zehneziba.blogsky.com/

سلام
خوانده شد.

مهران سیدی سه‌شنبه 19 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:15 ق.ظ http://mehran-seyyedy.blogfa.com

سلام
فرزنـد سکـوت، عنوان شعر تازه‌ی من
باعث افتخار خواهد بود تا از نظرات شما دوست گرامی بهره‌مند گردم
ارادتمند
مهران سیدی


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد